کد مطلب:33987 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149
«علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یفترقا (لا یفترقان) حتی یردا علی الحوض.»[1]. علی با قرآن و قرآن با علی است و این دو هرگز از یكدیگر جدا نمی شوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند. علی (ع) از آغاز وحی در كنار پیامبر اكرم (ص) بود و همه چیز را می شنید و می دید. «و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه- صلی الله علیه و آله- فقلت یا رسول الله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد ایس من عبادته. انك تسمع ما اسمع و تری ما اری، الا انك لست بنبی و لكنك لوزیر و انك لعلی خیر.»[2]. به هنگام نزول وحی بر محمد (ص) صدای ناله ی شیطان را شنیدم. از رسول خدا (ص) پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است كه از پرستش خویش مایوس گردیده است. تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را [صفحه 196] من می بینم، می بینی، تنها فرق من و تو این است كه تو پیامبر نیستی، بلكه وزیر منی و بر طریق و جاده خیر ودرستی قرار داری. علی (ع) پیوسته در كنار حامل وحی و تحت تربیت وحی بود،[3] تا آن زمان كه وحی انقطاع یافت و حامل وحی در حالی كه سر بر سینه ی علی (ع) داشت به سوی رفیق اعلا شتافت. «و لقد قبض رسول الله- صلی الله علیه و آله- و ان راسه لعلی صدری.»[4] و رسول خدا (ص) جان سپرد در حالی كه سر او بر سینه ی من بود. علی (ع) با قرآن بود و عالم به همه ی امور آن. او جامع قرآن بود و مفسر آن. او معلم قرآن بود و اهل آن. در روایاتی متعدد نسبت علی (ع) با قرن از وچوه مختلف بیان شده است، چنانكه از حضرتش روایت شده است كه فرمود: «و الله ما نزلت آیه الا و قد علمت فیما نزلت و این نزلت، ان ربی وهب لی قلبا عقولا و لسانا سوولا.»[5]. به خدا سوگند كه هیچ آیه ای نازل نشد مگر اینكه دانسته ام درباره ی چه و در كجا نازل شد، براستی كه پروردگارم به من قلبی پر فهم و زبانی پر سوال بخشیده است. علی (ع) تحت تربیت حامل وحی همه ی علوم قرآن و رموز آن را فراگرفت، چنانكه از «ابن مسعود» نقل شده است ه درباره ی علم قرآن آن حضرت گفت: «بدرستی كه علی بن ابی طالب علم ظاهر و باطن را دارد.»[6]. آن حضرت خود فرموده است: «ما نزلت ایه علی رسول الله (ص) الا اقرانیها و املاها علی، فكتبتها بخطی و علمنی تاویلها و تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محكمها و متشابهها و خاصها و عامها.»[7] [صفحه 197] امام صادق (ع) نیز در این باره فرموده است: «ان الله علم نبیه (ص) التنزیل و التاویل فعلمه رسول الله (ص) علیا (ع).»[8]. همانا خداوند تنزیل و تاویل قرآن را به پیامبرش آموخت و رسول خدا (ص) نیز آن را به علی (ع) آموخت. علی (ع) پس از پیامبر اكرم (ص) سرچشمه ی علم به قرآن كریم و گنجینه ی معارف آن بود «حاكم حسكانی» از عالمان برجسته ی اهل سنت در قرن پجنم در ذیل آیه ی (و من عنده علم الكتاب) قرآن، رعد 43.( (كسی كه نزد او علم كتاب است) از قول «ابوصالح» چنین آورده است: «علی بن ابی طالب كان عالما بالتفسیر و التاویل و الناسخ و المنسوخ و الحلال و الحرام.»[9]. (علی بن ابی طالب عالم به تفسیر و تاویل و ناسخ و منسوخ و حلال و حرام (قرآن) بود.) آن حضرت وارث علمنبوی و معلم حقیقی قرآن بود. در حدیثی از امام صادق (ع) درباره ی این شان علی (ع) آمده است: «كان علی (ع) صاحب علم بالقرآن و نحن علی منهاجه.»[10]. علی (ع) صاحب علم به قرآن بود و ما بر راه و روش اوییم. امیرمومنان علی (ع) در راه آموزش قرآن كریم سختكوش و پیگیر بود. «ابن ابی الحدید معتزلی» از امام باقر (ع) روایت كرده است كه در این باره فرمود: «كان علی (ع) اذا صلی الفجر لم یزل معقبا الی ان تطلع الشمس، فاذا طلعت اجتمع الیه الفراء و المساكین و غیرهم من الناس، فیعلمهم الفقه و القرآن.»[11]. علی (ع) پیوسته پس از نماز صبح در مسجد می ماند و درپی كاری نمی رفت تا خورشید سر می زد، آنگاه فقیران و مسكینان و دیگر مردمان گرد او را می گرفتند و آن حضرت بدیشان فقه و قرآن می آموخت. وجود علی (ع) با قرآن یكی بود، او جلوه ی تام و تمام آیات كتاب الهی بود، او كتاب ناطق خدا بود، چنانكه خود در توصیف خویش فرمود: «هذا كتاب الله الصامت و انا كتاب الله الناطق.»[12]. [صفحه 198] این (قرآن) كتاب خاموش خداوند است و من كتاب سخنگوی خدایم. زندگی علی (ع) همه تلاشی بود در جهت برپایی و نگهداری و فهم درست قرآن در معنای جامعش و در هندسه ی حقیقی اش. نه او از قرآن جدایی گزید و نه قر آن از او. امیرمومنان (ع) در نامه ای با ارزش در تبیین حوادث و مسائل پس از پیامبر (ص) این پیوند ناگسستنی را مطرح كرده و چنین فرموده است: «فلما مضی لسبیله ترك كتاب الله و اهل بیته امامین لا یختلفان و اخوین لا یتخاذلان و مجتمعین لا یفترقان.»[13]. پیامبر به راه خویش رفت (و به رفیق اعلا پیوست و كتاب خدا و خاندان خود را به جای گذاشت كه دو پیشوای بدون اختلافند و دو برادری كه دست از یاری یكدیگر برنمی دارند و دو همراه (و متحدی) كه از هم جدایی ندارد. «كتاب» و «اهل كتاب» متحد با یكدیگرند و جدایی میان آنان معنا ندارد و هرگاه یكی از آن دو طرد شود، دیگری نیز نخواهد ماند، چنانكه علی (ع) این حقیقت را بروشنی بیان كرده است: «فالكتاب... و اهله طریدان منقیان و صاحبان مصطحبان فی طریق واحد.»[14]. قرآن و اهل قرآن هر دو رانده و تبعید می شوند و هر دو همگان. مصاحب یكدیگر در یك راه رونند. علی (ع) همه ی وجود خود را در راه حفظ و تعالی قرآن گذاشت كه او بحق برپا دارنده ی آن بود. امام صادق (ع) فرمود: «فاشهد ان علیا (ع) كان قیم القرآن.»[15]. شهادت می دهم كه همانا علی (ع) قیم و متولی قرآن بود. بیست و سه سال دوران نبوت برای علی (ع) جهادی بود در كنار پیامبر (ص) در راه تكوین امت و تاسیس دولت وپاسداری از آن. به بیان «ابن ابی الحدید معتزلی»: و لو لا ابوطالب و ابنه فذاك بمكه آوی و حامی [صفحه 199] اگر ابوطالب و فرزندش علی نبودند، هرگز دین (اسلام) تجسم نمی یافت و این دو به پا خاستند: آن- ابوطالب-در مكه دین را پناه داد و حمایت كرد و این- علی- در مدینه تا پای جان در راه اسلام مبارزه كرد. عصر نبوت مبارزه بر سر تنزیل قرآن بود و علی (ع) تا پای جان در راه آن كوشید و پس از آن در دوران خلفا تلاش برای حفظ قرآن و نگاهبانی آن و دوران حكومت آن حضرت، مبارزه بر سر تاویل قرآن بود، چنانكه رسول خدا (ص) در حدیث مشهور خویش بدان تصریح كرده بود: «ان منكم من یقاتل علی تاویل القرآن كما قاتلت علی تنزیله و هو علی بن ابی طالب.»[17]. همانا كسی از شما خواهد بود كه برای تاویل قرآن جنگ خواهد كرد، همان گونه كه من برای تنزیل قرآن جنگ كردم و او علی بن ابی طالب است. بنابراین زندگی علی (ع) حیاتی قرآنی بود، برای قرآن بقود و او تجلی قرآن بود. آن حضرت چنان در قرآن كریم و معارف بلند آن ذوب شده بود كه آنچه می اندیشید و بیان می كرد و عمل می نمود قرآن بود. برخی از اندیشمندان بدین حقیقت توجه كرده اند، چنانكه «محمد امین نواوی» می نویسد: «حفظ علی القرآن كله، فوقف علی اراره و اختلط به لحمه و دمه و القاری یری ذلك فی نهج البلاغه.»[18]. علی (ع) تمام قرآن را به خاطر سپرده بود و بر اسرار آن واقف و آگاه بود و قرآن با خون و گوشت او در آمیخته بود، كسی كه نهج البلاغه را مطالعه نماید، این حقیقت را در می یابد. علی (ع) بحق معلم قرآن[19] و مترجم،[20] مفسر،[21] و موول آن بود،[22] و بیش از هر چیز به قرآن اهتمام داشت و برپا دارنده و متولی آن بود.[23]. «ابن ابی الحدید معتزلی» ذدر مقدمه ی شرح نهج البلاغه خویش درباره ی اهتمام علی (ع) به قرآن چنین می نویسد: [صفحه 200] «دیگر از علوم، علم تفسیر قآن است كه این علم از آن حرت سرچشمه گرفته و هر چه هست از او گرفته شده و فرع وجود اوست. اگر به كتابهای تفسیر مراجعه كنی،صحت این امر را در می یابی، زیرا بیشتر تفسیر قرآن اطز او و از ابن عباس نقل شده است و همگان می دانند كه ابن عباس همواره ملازم علی (ع) و متصل به او بود و او شاگرد و پرورش یافته ی آن حضرت بوده است. و چون به ابن عباس گفته شد: میزان دانش تو در برابر علم پس عمویت چگونه است؟ گفت: همچون قطره ای از باران نسبت به اقیانوس بی كران.»[24] وی همچنین می نویسد: «اما اهتمام علی (ع) به قرائت قرآن و اشتغال آن حضرت به قرآن منظور نظر همگان است و در این مورد همگان اتفاق نظر دارند كه او به روزگار رسول خدا (ص) قرآن را حفظ كرد و در آن زمان جز او كسی قرآن را حفظ نداشت. وانگهی او نخستین كسی است كه قرآن را جمع آوری كرده است... و چنانچه به كتابهای قرائات قرآن مراجعه كنی، می بینی كه پیشوایان علم قرائت همگی به او ارجاع می دهند، مانند ابوعمرو بن علا و عاصم بن ابی نجود و كسانی دیگر جز آن دو به به ابوعبدالرحمان سلمی قاری ارجاع می دهند كه او نیز شاگرد علی (ع) بوده و قرآن را از او آموخته است. و این فن هم مثل فنو بسیار دیگر به آن حضرت منتهی می شود.»[25] بدین ترتیب پیوند علی (ع) با قرآن پیوندی حقیقی و میان آن دو وحدت و یگانگی بوده است و همه ی معارف قرآن از او و به اهتمام او شكل گرفته است و این حقیقت در نهج البلاغه بتمامه جلوه كرده است.
علی (ع) مظهر همه ی آیات الهی و جلوه ی تام كتاب تدوینی (قرآن) است. او كتاب عینی خداوند است و همان راهی را پیموده كه قرآن كریم ترسیم نموده و همان گونه زیست كرده كه خداوند در كتابش رهنمون شده است. پیوند علی (ع) و قرآن پیوندی حقیقی است و یكی بدون دیگری متصور نیست، چنانكه پیامبر اكرم (ص) در سخنی بلند فرموده است:
لما مثل الدین شخصا فقاما
و هذا بیثرب جس الحماما[16].
صفحه 196، 197، 198، 199، 200.
هیچ آیه ای بر رسول خدا (ص) نازل نشد مگر اینكه خواند آن را به من می آموخت و آن را به من املا می كرد و من آن را با خط خود می نوشتم و رسول خدا (ص) تاویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن را به من می آموخت.